، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه سن داره
، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه سن داره
آرمانآرمان، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه سن داره

آرمانم،پسر عزیزتر از جانم

غذا خوردن

ساعت یک و ربع بعدظهر یه روز بسیار سرد پاییزه،هوا چهار درجست! پسرم تو خوابیدی الان دوباره،چون بیحال بودی از صبح و خمیازه میکشیدی و نق میزدی دایم. خداکنه سرما از من نخورده باشیا.. منم یک هفته و نیم درگیر بدجور سرماخوردگی ای بودم که جانم در امد! وای چه گلودردی.. ولی خیلی مراعات کردم و ماسک تا بدین روز زدم و دستای خودمو خودتو هی شستم تا نگیری،حالا امیدوارم نگرفته باشی. بخاری هم دو روزیه تا ته زیاد کردم ولی هیچوقت این خونه اونطور که باید گرم نمیشه! اه! جمعه هم حتما با بابا باید بریم بهار تا مامان برات کلی لباس گرم بخره نداری. یه چهارصد برات کنار گذشتم برا یه ژاکت و شلوار بافتنی و کاپشنت.. یک هفته دو هفته ای هست که فقط یک دور غذای پسرم را میکس م...
11 آبان 1394
1